Glossary entry (derived from question below)
Persian (Farsi) term or phrase:
کش
English translation:
from him, from whom, from God
Added to glossary by
SeiTT
May 15, 2010 13:27
14 yrs ago
3 viewers *
Persian (Farsi) term
کش
Persian (Farsi) to English
Art/Literary
Poetry & Literature
Poetry
Greetings,
I think this is from Ferdowsi, but I may well be wrong:
بدو باز داد آنچنان کش بخواست
بیافزود در تن هرانچش بکاست
Best wishes,
Simon
I think this is from Ferdowsi, but I may well be wrong:
بدو باز داد آنچنان کش بخواست
بیافزود در تن هرانچش بکاست
Best wishes,
Simon
Proposed translations
(English)
5 | from him, from whom, from God | drmrfalahati |
5 +4 | as he/in wahtever manner | Ali Beikian |
Proposed translations
10 days
Selected
from him, from whom, from God
Dear Simon, yes this is from Ferdowsi, the following excerpt may help. The word کش in the lines you wrote mean "from whom" or better "from God". Here Rostam is asking God for the return of his power so that he can defeat Sohrab. The simple translation will be something like this"
بدو باز داد آنچنان كش بخواست
God gave Rostam whatever he had asked for= God gave Rostam back his lost power
بيفزود زور تن آن كش بكاست
God increased the power of Rostam such that could defeat Sohrab (the power of Rostam was increased to the level that could beat Sohrab.
Hope this helps dear
رستم و سهراب
در مشاجرهاي كه بين كاووسشاه و رستم درميگيرد، رستم به كاووس ميگويد: «من بنده و پرستنده يزدان پاكم. من زورمندي و پيروزي را از دادار يكتا دارم نه از پادشاهي كاووس. اگر من خواستار پادشاهي بودم، آن روز كه دليران و بزرگان مرا به تخت و تاج شهرياري ميخواندند، ميپذيرفتم.
من رسم و آيين نگهداشتم و نخواستم پادشاهي از دودمان شما بيرون شود. من كيقباد را از البرز كوه به ايران زمين برگرداندم و اينك تو تخت و تاج از او داري. ولي بدان كه اين نام و نشان براي تو باقي نخواهد ماند.»
رستم خداي خواه در جاي ديگر و در پاسخ به خشم نامبارك كاووس ميگويد: «اشتباه من اين بوده است كه بارها جنگيدهام و اين مرد نادان را به شاهي نشاندهام. من از اين گناه به يزدان پاك پناه ميبرم كه جز او از كسي بيم ندارم.»
در دومين روز جنگ رستم و سهراب، كاووس به رستم ميگويد: «من اين شب را همه به درگاه يزدان نيايش ميكنم تا تو را براين كودك (سهراب) پيروز گرداند.
رستم به برادرش «زواره» ميگويد: اگر در جنگ فردا با سهراب پيروز شدم كه هيچ، اما اگر از آن جوان ترك شكست خوردم هيچ زاري مكن. همه به زابلستان برويد و دستان را خبر كنيد و مادرم را دلداري دهيد و بگوييد كه يزدان چنين خواست و چنين شد.
روز بعد كه روز جنگ رستم و سهراب بود، سهراب به رستم گفت: «بيا شمشير و تير و كمان را به دور افكنيم و بنشينيم شادي كنيم و با يزدان پيمان ببنديم كه دست از جنگ برداريم.»
همانگونه كه ميبينيم، ارادهاي از طرف رستم و يا سهراب در بروز حوادث يا وقوع جنگ در پهنه روزگار به چشم نميآيد و همه را از يزدان پاك ميدانند و سرنوشت را از جانب او ميپندارند و نگاه آنان به جهان يك نگاه متكبرانه يا خودپرستانه و سخيف نيست بلكه در جايجاي انديشه شاهنامه حضور و تاثير حق تعالي به وضوح رويت ميشود.
رستم در آغاز جواني چنان زورمند و قوي هيكل بود كه چون پاي بر زمين مينهاد، از سنگيني و نيرويي كه داشت هر دو پايش در زمين فرو ميرفت و از اين كار پيوسته در رنج بود. روزي از يزدان پاك خواست كه از زورش بكاهد تا پايش در زمين فرو نرود.
ايزد دادگر، خواست رستم را برآورد. در جنگ با سهراب، رستم به اين قدرت دوباره نياز پيدا كرد و از يزدان پاك بار ديگر خواست كه آن نيرو را به او بازگرداند تا بتواند بر حريف خويش چيره گردد.
همان زور خواهم كه آغاز كار
مرا دادي اي پاك پروردگار
بدو باز داد آنچنان كش بخواست
بيفزود زور تن آن كش بكاست
بدو باز داد آنچنان كش بخواست
God gave Rostam whatever he had asked for= God gave Rostam back his lost power
بيفزود زور تن آن كش بكاست
God increased the power of Rostam such that could defeat Sohrab (the power of Rostam was increased to the level that could beat Sohrab.
Hope this helps dear
رستم و سهراب
در مشاجرهاي كه بين كاووسشاه و رستم درميگيرد، رستم به كاووس ميگويد: «من بنده و پرستنده يزدان پاكم. من زورمندي و پيروزي را از دادار يكتا دارم نه از پادشاهي كاووس. اگر من خواستار پادشاهي بودم، آن روز كه دليران و بزرگان مرا به تخت و تاج شهرياري ميخواندند، ميپذيرفتم.
من رسم و آيين نگهداشتم و نخواستم پادشاهي از دودمان شما بيرون شود. من كيقباد را از البرز كوه به ايران زمين برگرداندم و اينك تو تخت و تاج از او داري. ولي بدان كه اين نام و نشان براي تو باقي نخواهد ماند.»
رستم خداي خواه در جاي ديگر و در پاسخ به خشم نامبارك كاووس ميگويد: «اشتباه من اين بوده است كه بارها جنگيدهام و اين مرد نادان را به شاهي نشاندهام. من از اين گناه به يزدان پاك پناه ميبرم كه جز او از كسي بيم ندارم.»
در دومين روز جنگ رستم و سهراب، كاووس به رستم ميگويد: «من اين شب را همه به درگاه يزدان نيايش ميكنم تا تو را براين كودك (سهراب) پيروز گرداند.
رستم به برادرش «زواره» ميگويد: اگر در جنگ فردا با سهراب پيروز شدم كه هيچ، اما اگر از آن جوان ترك شكست خوردم هيچ زاري مكن. همه به زابلستان برويد و دستان را خبر كنيد و مادرم را دلداري دهيد و بگوييد كه يزدان چنين خواست و چنين شد.
روز بعد كه روز جنگ رستم و سهراب بود، سهراب به رستم گفت: «بيا شمشير و تير و كمان را به دور افكنيم و بنشينيم شادي كنيم و با يزدان پيمان ببنديم كه دست از جنگ برداريم.»
همانگونه كه ميبينيم، ارادهاي از طرف رستم و يا سهراب در بروز حوادث يا وقوع جنگ در پهنه روزگار به چشم نميآيد و همه را از يزدان پاك ميدانند و سرنوشت را از جانب او ميپندارند و نگاه آنان به جهان يك نگاه متكبرانه يا خودپرستانه و سخيف نيست بلكه در جايجاي انديشه شاهنامه حضور و تاثير حق تعالي به وضوح رويت ميشود.
رستم در آغاز جواني چنان زورمند و قوي هيكل بود كه چون پاي بر زمين مينهاد، از سنگيني و نيرويي كه داشت هر دو پايش در زمين فرو ميرفت و از اين كار پيوسته در رنج بود. روزي از يزدان پاك خواست كه از زورش بكاهد تا پايش در زمين فرو نرود.
ايزد دادگر، خواست رستم را برآورد. در جنگ با سهراب، رستم به اين قدرت دوباره نياز پيدا كرد و از يزدان پاك بار ديگر خواست كه آن نيرو را به او بازگرداند تا بتواند بر حريف خويش چيره گردد.
همان زور خواهم كه آغاز كار
مرا دادي اي پاك پروردگار
بدو باز داد آنچنان كش بخواست
بيفزود زور تن آن كش بكاست
4 KudoZ points awarded for this answer.
Comment: "many thanks excellent"
+4
7 mins
as he/in wahtever manner
کش: که اش:
آنچنان کش بخواست
as /in whatever manner he wished
Note from asker:
Many thanks. You say that کش: که اش here, but does the اش part = او or او را or به او? |
Peer comment(s):
agree |
Mohammad Emami
10 mins
|
Thank you, Sir!
|
|
agree |
Reza Mohammadnia
23 mins
|
Thank you, Sir!
|
|
agree |
Farzad Akmali
55 mins
|
Thank you, Sir!
|
|
agree |
Armineh Johannes
: armineh johannes
15 hrs
|
Thank you very much!
|
Something went wrong...